به نقل از دنیای اقتصاد: کوچکتر شدن وزارت نیرو و اصلاح ساختارها در جهت کاهش بوروکراسی اداری، ایجاد فرصتهای جدید برای سرمایهگذاری، توسعه کیفی شبکه انتقال و توزیع از مهمترین اهدافی بود که در دهه ۸۰ به عنوان اصول محوری وزارت نیرو دنبال میشد اما رفته رفته این برنامهها در سایه تصدیگری دولت رنگ باخت و امروز شاهد ۱۵هزار مگاوات ناترازی در صنعت برق هستیم و چنانچه مسیر کنونی که بر مدیریت مصرف متمرکز شده، ادامه پیدا کند، باید منتظر خاموشی در پیک تابستان و حتی خاموشی در زمستان به دلیل تامین نشدن سوخت نیروگاهها به عنوان یک پدیده جدید دو ساله باشیم؛ پدیدهای که تنها به دلیل بیتوجهی به بخش تولید به وجود نیامده بلکه سکوت محض مسوولان در خصوص فرسودگی شبکه انتقال و توزیع که به دلیل فرسودگی سالانه بخش زیادی از انرژی تولیدی کشور را هدر میدهد، مزید برعلت شده تا فاصله میزان تولید و مصرف روزبهروز بیشتر شود.
برخی کارشناسان معتقد هستند اتلاف حدود ۱۴ درصدی انرژی در این شبکه تقریبا رقمی معادل کسری تولید برق کشور است و باید هر چه سریعتر کهنگی از رخساره شبکه برداشته شود؛ صاحبنظران معتقد هستند مجموع معضلات کنونی صنعت برق قطعا نیازمند یک هم افزایی و تحول ساختاری در وزارت نیرو است تا دست در دست سرمایهگذار و سایر بازیگران این صنعت و البته مصرفکنندگان در گام نخست مانع وخیمتر شدن اوضاع شود و همزمان برنامههای توسعه را با جدیت و تسهیلگری دولت دنبال کند.
در همین خصوص معاونت اسبق توزیع شرکت توانیر و مدیرعامل اسبق شرکت برق منطقهای تهران معتقد است: یکی از ریشههای مشکلات ما این است که سیاستهایی مانند خصوصیسازی را در صنعت برق دنبال کردیم اما همه ابعاد را مورد توجه قرار ندادیم و امروز اعتماد بخش خصوصی از وزارت نیرو سلب شده و سرمایهگذاران رغبتی به حضور در این عرصه ندارند؛ در واقع اگر چه حدود ۶۰درصد برق توسط بخش غیردولتی تولید میشود اما به مرور و پرداخت نشدن به موقع مطالبات و نبود رگولاتوری واقعی شاهد بیرغبتی در بین سرمایهگذاران هستیم تا جایی که امروز با وجود پولهای سرگردان، کسی حاضر به ورود به این عرصه نیست؛ همچنین امروز برخی از نیروگاهها از صندوق توسعه ملی تسهیلات دریافت کردهاند که نرخ ارز در آن زمان با نرخ کنونی فاصله بسیاری دارد و این در حالی است که مطالبات تولیدکنندگان از دولت پرداخت یا بهروز نمیشود.
به گفته غلامرضا خوش خلق ساختار وزارت نیرو در حالی امروز چالشهای مختلفی برای صنعت برق ایجاد کرده است که در دهه ۷۰ کمبودهای برق ناشی از جنگ تحمیلی جبران و سیستم شبکه بهروز شد. یکی از اصلیترین علل این اتفاق مثبت این بود که معاون وزیر نیرو مدیریت عامل توانیر را هم به عهده داشت اما در دهه ۸۰ متاسفانه مجدد وزارت نیرو و توانیر را تفکیک کردند و قدرت تصمیمگیری تضعیف شد.