به نقل از دنیای اقتصاد: عرضه برق تجدیدپذیر تحت عنوان تابلوی سبز در بورس انرژی را باید مهمترین اتفاق در دولت سیزدهم در زمینه تجدیدپذیرها بنامیم، چرا که افق روشنی را با پایان دادن به قیمتگذاری دستوری و همچنین افزایش درآمد نیروگاههای تجدیدپذیر در کنار تامین برق صنایع به وجود آورد که با ادامه این روند نهایتا منجر به افزایش سرمایهگذاری در بخش تجدیدپذیر میشود.
با وجود این هنوز برخی ابهامات در رابطه با ادامه این مسیر وجود دارد. سوالاتی از این دست که اصولا سرنوشت تابلو سبزها بعد از پایان پیک مصرف برق و تامین برق صنایع از طریق شبکه به کجا منتهی میشود؟! برقی که تا قیمت ۳۷۰۰ تومان در بورس انرژی فروخته شد، در دوران غیرپیک با چه نرخی عرضه میشود؟ با توجه به ماده ۱۶ قانون جهش تولید دانشبنیان تامین، برق تجدیدپذیر توسط صنایع در دوران غیرپیک با چه قیمتی مبادله میشود؟ اصولا مکانیزم گواهی تجدیدپذیر چگونه است و قرار است چه اتفاقی با این طرح بیفتد؟ پاسخ این سوالات میتواند آینده روشنتری را پیش روی فعالان صنعت برق تجدیدپذیر و همچنین صنایع قرار دهد.
در همین خصوص دبیر انجمن انرژیهای تجدیدپذیر میگوید: در زمان غیرپیک هم مشوقهایی وجود دارد که صنایع از تجدیدپذیرها خرید کنند؛ به این معنا که بر اساس قانون ماده ۱۶ قانون جهش تولید دانشبنیان صنایع بالای یک مگاوات باید از سال ۱۴۰۲ یکدرصد و در ادامه تا ۵درصد انرژیشان را از طریق تجدیدپذیرها تامین کنند؛ بنابرین یا خودشان باید نیروگاه احداث کنند یا اینکه از تابلوی سبز بورس انرژی برقشان را تامین کنند و در غیراین صورت این میزان برق به نرخ تعرفه تجدیدپذیر توسط وزارت نیرو برای صنایع محاسبه میشود.
البته غیر از این در ماههای غیرپیک مشوقهایی هم در نظر گرفتهاند که رمزارزها میتوانند از تابلوی دوم برقشان را تامین کنند و همچنین ارگانهای دولتی که بر اساس یکی از مصوبات هیات وزیران موظف هستند ۲۰درصد برقشان را توسط تجدیدپذیرها تامین کنند، میتوانند این میزان برق را از تابلوی سبز خریداری کنند تا به این وسیله با وجود تابلوی اول، استقبال از تابلوی دوم را شاهد باشیم.
به گفته محمدامین زنگنه بورس انرژی فرصتی فراهم میکند که هم کشف قیمت صورت بگیرد و هم مبادلات به صورت مستقیم بین تولیدکننده و مصرفکننده اتفاق بیفتد؛ طبیعی است در دوران غیرپیک باید اتفاقاتی بیفتد که سمت تقاضا تحریک شود؛ یک روش برای این اتفاق این است که در این دوران ۸ ماهه در سال (دوران خارج از پیک)، هر کس از روی تابلوی سبز برق را خریداری کند، اجازه صادرات داشته باشد؛ بنابراین با اجرای این طرح در چهار ماه به دلیل تقاضای صنایع و در ۸ ماه دیگر به خاطر تقاضا برای صادرات برق همواره قیمت معقول و مناسبی تحت عرضه و تقاضا تعیین میشود.
راه دیگر هم این است که عرضه و تقاضا بین تجدیدپذیرها و رمزارزها به صورت واقعی شکل بگیرد. لازمه اتفاق افتادن هر دو این پیشنهادها این است که توانیر انحصارگری را کنار بگذارد. در صورت تحقق این موارد در طولانیمدت افق روشنی را میتوان برای صنعت تجدیدپذیرها پیشبینی کرد.